گروه ستاره یکی از چند جریان کوچک مارکسیستی بود که در اواخر دههی چهل شمسی در میان فعالان ضدامپریالیست کنفدراسیون دانشجویان ایرانی (اتحادیهی ملی) که به جبههی ملی گرایش داشتند شکل گرفته بود. فعالیت متشکل این گروه برای انتقال و گسترش دامنهی فعالیت به داخل کشور در سال ۱۳۴۹ با ایجاد سازمانهای جبههی ملی ایران در خارج از کشور (بخش خاورمیانه) آغاز شد. نشریهی باختر امروز (دورهی چهارم) به عنوان ارگان رسمی این جریان منتشر شد و بهطور عمده به تبلیغ مبارزهی مسلحانه به عنوان راه نجات ایران پرداخت. گروه ستاره همزمان کوششهایی برای تماس با انقلابیون داخل ایران به عمل آورد و ازجمله با گروهی که بعدها بهنام گروه پویان ـ احمدزاده شهرت یافت ارتباط اولیه برقرار کرد. پس از چند ماه با درگیری در سیاهکل و آغاز مبارزهی مسلحانه در ایران تماس با این گروه قطع و سپس در پاییز سال ۱۳۵۲ با جریان فدائیان خلق رابطه برقرار شد.
در آغاز ارتباط گروه ستاره و سازمان چریکهای فدایی خلق، بر فعالیت مشترک این دو جریان در ایران و در منطقه در مجموعهیی واحد در چارچوب پروسهی تجانس توافق شد. در این چارچوب، گروه ستاره در آبان ۱۳۵۳ رفیق منوچهر حامدی را به عنوان نمایندهی خود به ایران اعزام کرد تا با شرکت در زندگی سازمانی پروسهی تجانس و بحثهای نظری مربوط به آن را پیش ببرد. او در خانههای تیمی سازمان چریکهای فدایی خلق زندگی میکرد و بنا به گزارشها در ضربههای اردیبهشت ۱۳۵۵ در درگیری مسلحانه در رشت کشته شد.

گروه ستاره پیش از برقراری ارتباط با فدائیان در منطقهی خاورمیانه مستقر شده و با سازمانهای مبارز فلسطینی ارتباط برقرار کرده بود، چند رادیو و ازجمله رادیو میهنپرستان را راه انداخته و در جنگ اعراب و اسرائیل (اکتبر ۱۹۷۳) شرکت کرده بود. و طی پروسهی تجانس و پس از توقف آن نیز به فعالیتهای خود ادامه داد. عمدهی این فعالیتها را میتوان به این ترتیب برشمرد: همبستگی و همکاری نزدیک سیاسی و نظامی با سازمانهای انقلابی منطقه بهویژه جنبش فلسطین و مبارزان ترکیه؛ همکاری با مبارزان کشورهای خلیج و شرکت در مبارزهی مسلحانه جنبش آزادیبخش ظفار؛ شرکت در جنگ داخلی لبنان و جنگ مه ۱۹۷۷ علیه اسرائیل در جنوب لبنان؛ سازماندهی فعالیتهای آموزشی ـ نظامی انقلابیون ایرانی و تدارک تجهیزات نظامی و فنی؛ فعالیتهای انتشاراتی و تبلیغاتی در چارچوب جبههی ملی خاورمیانه ازجمله با ادامهی فعالیت رادیو میهنپرستان؛ ایجاد رادیو سروش برای آموزشهای نظری؛ ادامهی انتشار نشریهی باختر امروز، انتشار ایران الثوره (انقلاب ایران) به زبان عربی و مشارکت در انتشار ۷ شماره از گاهنامهی عصر عمل در دفاع از مبارزهی مسلحانه در ایران. در این دوره همچنین نوشتههای متعددی از سازمانهای مبارز در داخل کشور و جبههی ملی خاورمیانه به زبانهای فارسی و عربی منتشر شد.
همکاری فعالان گروه ستاره از طریق جبههی ملی خاورمیانه با اعضای سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۳۴۹، یعنی پیش از اعلام وجود رسمی این سازمان، آغاز شده بود و تا زمان «تغییر ایدئولوژی» آن ادامه داشت. در پی این تغییر ایدئولوژی، گروه موضعگیری و انتقادهای شدید خود از روش و نظریات متولیان آن را در سه دفتر منتشر کرد.
در دوران فعالیت مشترک تشکیلاتی فعالان گروه ستاره با سازمان چریکهای فدایی خلق، بحثهای مفصل شفاهی و کتبی پیرامون مسایل انقلاب و دیدگاههای مختلف دربارهی مارکسیسم و برخورد با مائوئیسم و استالینیسم درگرفت. با آشکارشدن غلبهی گرایش مائوئیستی در سازمان چریکهای فدایی خلق، و هواداری آن از نظرات و اعمال استالین، گروه ستاره به بحث و موضعگیری علیه این گرایشها پرداخت. سرانجام، با مشخصشدن بازتاب نظریات استالینیستی در نحوهی سازماندهی و روابط درونی سازمان چریکهای فدایی خلق و مناسبات بهشدت غیردموکراتیک و غیرقابل قبول آن، و سیاستهای نادرست نمایندگان سازمان چریکهای فدایی خلق در خارج از کشور پروسهی تجانس قطع شد. در پی آن، فعالان گروه ستاره در بهار ۱۳۵۶ فعالیت مستقل خود را با نام گروه اتحاد کمونیستی آغاز کردند.
در آن دوره گروه اتحاد کمونیستی، بهتبع گروه ستاره، از معدود جریانها در میان گروههای چپ ایرانی در داخل و خارج از کشور بود که از آغاز راه خود را از دیدگاههای اردوگاهی (حزبهای تابع و وابسته به اردوگاه «سوسیالیستی») جدا کرد و با اعتقاد به غیرسوسیالیستیبودن شوروی و کشورهای وابسته به آن، چین، آلبانی و غیره، مستقل و بدون وابستهگی به آنها یا جریانهای بینالمللی دیگر فعالیت میکرد.
گروه ستاره، گروه اتحاد کمونیستی و سپس سازمان وحدت کمونیستی نشریهها و کتابهای پرشماری را منتشر کردند.
باختر امروز (دورهی چهارم) را گروه ستاره از شهریور ۱۳۴۹ تا دی ۱۳۵۵ (۷۷ شماره) در چارچوب سازمانهای جبههی ملی ایران در خارج از کشور (بخش خاورمیانه) در کشورهای مختلف منطقه (از جمله عراق و لبنان) منتشر کرد و در آن به تبلیغ مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت. این نشریه ــ به جز شمارهی آخر ــ در قطع بزرگ به شکل روزنامه منتشر شد. این نشریه در حد امکان در میان کارگران مهاجر و دیگر ایرانیان ساکن کشورهای منطقه پخش میشد.
گاهنامهی عصر عمل از سال ۱۳۵۲ در هفت شماره منتشر شد. بار اصلی تنظیم نشریه را زندهیاد رفیق فریدون ایلبیگی اصلی (بهرام) به دوش داشت. این گاهنامه در پشتیبانی از «جنبش انقلابی خلق» منتشر میشد و حاوی مقالهها و ترجمههایی از رفیق فریدون، رفقای گروه ستاره و رفقای فدائی بود. عصر عمل بدون اعلام وابستگی مشخص سازمانی منتشر میشد ولی از شمارهی نخست آن اعلام شد که «سازمانهای جبههی ملی ایران ـ خارج از کشور» آن را «پخش» میکند.
طی سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷، گروه اتحاد کمونیستی نوشتههای ردوبدلشده بین گروه ستاره و فدائیان در پروسهی تجانس، و نوشتههای دیگری دربارهی مسایل تئوریک و تحلیلی را منتشر کرد. در این دوره همچون پیش، شماری کتاب کلاسیک مارکسیستی نیز ترجمه و منتشر شد. ازجمله این فعالیتها ترجمه و انتشار سه کتاب در سری «انتشارات رهائی کار» بود.
دورهی نخست نشریهی رهائی («نشریهی سیاسی» گروه اتحاد کمونیستی) طی همین سالها منتشر شد. در معرفی شمارهی نخست آن آمده است: «این نشریه، نشریهی ارگان نیست و بنابر این تنها مقالات بی امضای آن منعکسکنندهی نظر عمومی اعضای گروه اتحاد کمونیستی است.» نشریهی رهائی حاوی دیدگاهها و تحلیلهای مشخص از وضعیت سیاسی ـ اجتماعی ایران و آرایش نیروهای سیاسی، موضعگیری دربارهی روحانیت و تحلیل نقش آن در انقلاب مشروطیت، تحولات سالهای۵۷ -۵۶، و غیره بود. پس از سه شماره، رهائی شمارهی ۴ در فروردین ۱۳۵۸ بهعنوان نشریهی سازمان وحدت کمونیستی منتشر شد. تشکیل «سازمان وحدت کمونیستی» در سال ۱۳۵۷ با اوجگیری حرکتهای مردمی بر ضد رژیم شاهنشاهی که به قیام بهمن ماه ۵۷ منجر شد، با کوشش اعضای گروه اتحاد کمونیستی در ایران اعلام شد. «اصول مرامی» این سازمان هم به شرحی که در ادامه آمده منتشر شد.
دورهی دوم نشریهی رهائی (تیر ۵۸ ـ بهمن ۶۰)، بهعنوان «نشریهی سازمان وحدت کمونیستی» منتشر شد و سازمان در آن به تحلیل موضوعهای سیاسی روز، نشر نظرهای تئوریک، ترویج و تبلیغ جهانبینیِ خود، و نقد و تحلیل نظرها و عملکردهای سازمانهای دیگر پرداخت. حاصل دورهی دوم ۱۱۱ شماره نشریهی رهائی بود که تا شمارهی ۸۰ بر اساس هفتگی، از شمارهی ۸۱ تا ۱۰۴ مدتی سه بار در هفته و سپس دو بار در هفته، و از شمارهی ۱۰۵ تا ۱۱۱ به شکل گاهنامه منتشر میشد.
دورهی سوم نشریهی رهائی از دی ۱۳۶۱ تا آبان ۱۳۶۸ (۱۸ شماره) بهدلیل شرایط سخت سرکوب نیروهای سیاسی با مشکلات فراوانی منتشر شد. رهائی آخرین نشریهیی بود که سازمانی چپ در ایران منتشر میکرد.
رهائی زن، یکی از نخستین نشریههای زنان پس از انقلاب بود. انجمن رهائی زن که با کوشش اعضا و هواداران سازمان وحدت کمونیستی تشکیل شده بود آن را در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ منتشر میکرد.
سازمان همچنین کمیتههای کارگری و دانشجویی را از اعضا و هواداران سازمان تشکیل داد که در مبارزات کارگران و دانشجویان شرکت میکردند و بعضاً نشریههایی منتشر میکردند. یازده اردیبهشت نشریهی کارگری سازمان بود که از دی ۱۳۵۸ تا تیر سال ۱۳۶۰ منتشر شد. سازمان در شهرستانهای مختلف فعال بود و با وجود جثهی کوچک خود، نقش مهمی در جنبش مسلحانه در کردستان بازی کرد و یکی از مجربترین کادرهای نظامی خود، رفیق مرتضی سید اسماعیل (ابو شاهین) را که در کردستان بهنام کاک فواد (عرب) شناخته میشد، در نبردی رودررو با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از دست داد.
سازمان وحدت کمونیستی در نشریهی خود بر ضرورت دموکراسی و آزادی و مبارزه برای آن و علیه مجازات اعدام پافشاری کرد. سازمان همچنین از مبارزات مردم فلسطین و جنبشهای رهاییبخش آمریکای لاتین و آفریقا و آسیا حمایت میکرد.
این سازمان در مخالفت با رهبری و تشکیلات اقتدارگرا، نظر خود را دربارهی تشکیلات بهعنوان «دمکراسی مرکزیتیافته» یا «دموکراسی سانترالیزه» (در برابر «سانترالیسم دموکراتیک» در سازمانهای دیگر) تعریف کرده بود و به آن عمل میکرد: سازمان برخلاف سازمانهای دیگر کمیتهی مرکزی نداشت. کمیتهی هماهنگی داشت که دارای اختیار تصمیمگیری سیاسی نبود، بلکه در همراهی با کمیسیونهای سازمان و اعضا تصمیم میگرفت و فعالیتها را هماهنگ میکرد. اعضای کمیتهی هماهنگی سالانه از میان کلیهی افراد عضو سازمان انتخاب میشدند. انتشار همزمان نظر مخالف و موافق شرکت در انتخابات دورهی نخست مجلس (سال ۱۳۵۸) در نشریهی رهائی یکی از نمودهای عملیِ بیسابقه و برجستهی این اعتقاد به دموکراسی درونی بود.
نمود دیگر آن حق تشکیل فراکسیون بود که یک بار بهطور مشخص در سال ۱۳۵۹ طی فعالیت سازمان وحدت کمونیستی مورد استفاده قرار گرفت.
ویژهگیهای نظری سازمان وحدت کمونیستی را در مقایسه و تفاوت چشمگیر با جریانهای دیگر چپ میتوان بهطورِ خلاصه از جمله به این ترتیب برشمرد: نقد قاطع و بنیادی به استالینیسم، مائوئیسم و تروتسکیسم بهعنوان انحراف از مارکسیسم، اعتقاد به غیرسوسیالیستی بودن شوروی و دیگر کشورهای بهاصطلاح سوسیالیستی، استقلال و عدم وابستهگی به آنها یا جریانهای بینالمللی دیگر، اعتقاد به دموکراسی و مبارزهی پیگیر برای آن، اعتقاد به انقلاب سوسیالیستی بهعنوان انقلاب اجتماعی ایران، مخالفت با تشکیلات اقتدارگرا و اعتقاد به تشکیلاتِ دموکراتیک …
«کمیتهی خارج از کشور» سازمان در سال ۱۳۶۲ تشکیل شد تا فعالیتها را در خارج از کشور گسترش دهد. این کمیته تا مدتی پس از ضربههای گسترده به سازمان در ایران در سال ۱۳۶۹، به کار خود ادامه داد. بازنشر و پخش نشریهی رهائی در خارج، انتشار ۹ شماره گاهنامهی «اندیشهی رهائی» بهعنوان نشریهی کمیتهی خارج از کشور و شماری تحقیق و ترجمه از جمله فعالیتهای این کمیته بود که با کمک و مشارکت گستردهی هواداران سازمان انجام میشد.
هواداران سازمان نیز، علاوه بر انتشار نوشتهها و ترجمههای مختلف، نشریههای متعددی منتشر کردند. ازجمله پس از انقلاب: راه رهائی در اصفهان؛ نوید رهائی در تهران؛ نشریهی کارگری در تهران؛ گاهنامه در اروپا؛ پیش از انقلاب: جرس در هند؛ و پلاتفرم چپ در آمریکا.
در پی دستگیری گستردهی اعضا و هواداران سازمان در خردادماه ۱۳۶۹ و محکومیت آنها به زندان، فعالیتهای سازمان در ایران و سپس در خارج از کشور متوقف شد.
* * *
اصول مرامی سازمان وحدت کمونیستی
- جهانبینی کمونیسم علمی اساس مرامی سازمان وحدت کمونیستی است.
- تا زمانی که جامعه طبقاتی است، آزادی واقعی انسانها ممکن نیست. تنها در جامعهی بیطبقه انسانها آزادی واقعی و انسانیت خلاق خود را بازمییابند.
- سرمایهداری یک سیستم جهانی است. سرمایهداری که در مرحلهی انحصار امپریالیستی است، ستم و تجاوز اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود را بر کلیهی تودههای مردم و بر همهی زحمتکشان جهان اعمال میکند. انقلاب جهانی سوسیالیستی تنها راه ممکن برای نابودی ستم و استثمار سرمایهداری است. ازآنجاییکه کارگران تنها طبقهی با رسالت آینده هستند، فقط حکومت مستقیم آنان به آزادی واقعی اجتماعات بشری میانجامد.
- دیکتاتوری (دموکراسی) پرولتاریایی، شکل حکومتی پس از انقلاب سوسیالیستی برای ساختمان سوسیالیسم و برای گذار به کمونیسم است. دیکتاتوری (دموکراسی) پرولتاریایی تنها شکل حکومت اکثریت مردم و دخالت مستقیم تودهها در سرنوشت خویش میباشد.
- همسرنوشتی ماهوی کارگران جهان از این واقعیت برمیخیزد که کارگران جهان بدون استثناء، بدون توجه به نژاد، ملیت، زبان، فرهنگ و مذهب تحت تسلط استثمارگرانه سرمایه ــ سرمایهداری جهانی ــ هستند. انترناسیونالیسم پرولتری یکی از اصول مرامی ما و هر سازمان کمونیستی است.
- ایران یک کشور سرمایهداری است. تضاد اساسی جامعه ما تضاد کار و سرمایه، و جنگ مشخص طبقاتی جامعه، جنگ میان طبقهی کارگر و سایر زحمتکشان با طبقهی بورژوازی و امپریالیسم جهانی است. بنابراین تنها انقلاب اجتماعی ایران که به تغییر اساسی مناسبات و محو استثمار، به نفع طبقهی کارگر و کلیهی تودههای مردمی میانجامد، انقلاب سوسیالیستی است.
- ــ تاریخ طبقاتی جهان، از انحلال جوامع اشتراکی اولیه تاکنون ثابت کرده است که هیچ طبقه حاکمی در صلح و آشتی آماده نیست منافع و موضع خود را به طبقهی دیگر تفویض کند. اعمال قهر طبقاتی تنها امکان قدرتیابی زحمتکشان ایران وجهان، تنها راه رهائی تودههای مردم از بند ستم و استثمار است.
- ــ در شرایط اعمال قدرت نظامی امپریالیسم جهانی، در شرایط اعمال قدرت طبقه حاکم، اعمال قهر انقلابی طبقاتی به صورت مشخص مبارزه مسلحانه و اعمال قهر مسلحانه نمود میکند، بنابراین مبارزه سیاسی ــ نظامی برای تدارک و انجام انقلاب سوسیالیستی، تنها راه رهائی زحمتکشان ایران است.
- تجدیدنظرطلبی در انواع صور خود با تکیه بر اصلاحطلبی و پارلمانتاریسم، با نفوذ در جنبشهای کارگری جهان، این جنبشها را به کجراه و شکست کشانده است. مبارزه با پایگاهها، احزاب، کشورها و دستجات مبلغ این نظریات و اقدامات ضدکارگری آنها که در خدمت آشتی طبقاتی است از وظائف کمونیستهاست.
- مائوئیسم و تروتسکیسم و استالینیسم از جمله انحرافات دیگر در جنبش کمونیستی هستند. سازمان وحدت کمونیستی، مبارزه مشخص و همهجانبه علیه این انحرافات را ادامه میدهد.
- اعتقاد به انترناسیونالیسم پرولتری از نظر ما به معنای همبستگی با کارگران سراسر جهان و استقلال کامل از همه قدرتها و منجمله دولی است که خود را مدافع کارگران میدانند. ما سیاست عدم وابستگی به کلیهی دول و برخورد منتقدانه نسبت به سیاستهای آنها و محکومکردن ماهیت و سیاستهای ضدانقلابی همهی دولی را که تحت نام سوسیالیسم علیه منافع خلقهای ایران و جهان موضع میگیرند و با امپریالیسم و رژیمهای دستنشانده از در سازش و معامله برمیآیند جزء لایتجزای اعتقاد به انترناسیونالیسم پرولتری میدانیم. ما هیچ کعبه و میهنی برای سوسیالیسم نمی شناسیم و با سیادتطلبی و ناسیونالیسمی که در قالب سوسیالیسم عرضه میشود مبارزه میکنیم.
اهداف
الف ـ هدف نهائی: هدف نهائی سازمان وحدت کمونیستی سهیمبودن در ساختمان حزب کمونیست برای انجام انقلاب سوسیالیستی و کمک به پدیداری جامعهی عاری از ستم طبقاتی در تظاهرات گوناگون آن است.
ب ــ هدف مرحلهای: شرکت در مبارزات طبقاتی کارگران با سرمایهداری، صیقل سلاح تئوریک و کوشش در جهت تحکیم و گسترش سازمان انقلابی، سازمان سیاسی ـ نظامی در ایران، در خدمت جهانبینی کمونیستی است.